شیرین و فرهاد

گفتم تو شیرین منی
گفتی تو فرهادی مگر؟
گفتم خرابت میشوم
گفتی تو آبادی مگر؟
گفتم ندادی دل به من
گفتی تو جان دادی مگر؟
گفتم ز کویت می روم
گفتی تو آزادی مگر؟
گفتم فراموشم نکن
گفتی تو در یادی مگر؟
گفتم خاموشم سالها
گفتی تو فریادی مگر؟
گفتم که بر بادم مده
گفتی نبر بادی مگر؟
گفتم که این آف رو بخون
گفتی که الافم مگر؟

نظرات 2 + ارسال نظر
ماه مهربون چهارشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 02:50 ب.ظ http://www.khaterati.blogfa.com

سلام !

شعر قشنگی بود. حس خوبی به آدم می داد. ولی تا وقتیکه


به مصرع آخری نرسیده بودیم. چرا خرابش کردی؟

اصفهانی چهارشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:14 ق.ظ

خیلی زیبا بود لذت بردم و استعداد سرشاری داری
به دوستانم میگویم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد